سؤال و جواب؛ معنی این شعر چیست: مردآنست که درکشاکش دهر/سنگ زیرین آسیاب باشد

+0 به یه ن

سؤال و جواب؛ معنی این شعر چیست: مردآنست که درکشاکش دهر/سنگ زیرین آسیاب باشد

 
http://din-xadimi.arzublog.com/uploads/din-xadimi/deyirman_dasi.jpg

هماتیت: سلام

 دین خادمی: علیکم السلام

 هماتیت: خادم دین یعنی چه؟

  دین خادمی: خادم اسم فاعل از ریشه خدم، یعنی خدمت کننده.

دین نیز مجموعه آموزه‌هایی است که برای هدایت بشر فرستاده شده و همچنین مجموعه اعتقاداتی است که انسانها بر آن باور دارند.

 هماتیت: مثلاً دین اسلام مثل حضرت علی و اصحاب پیغمبر درسته؟

من یه شعر از شاعر خوندم معنایش را نمیدانم لطف میکنین اگه بلد باشین راهنمایی بکنین-شما روحانی هستین

 دین خادمی: هر کسی کارمثبتی در راه دین خدا انجام دهد به طور مطلق خادم دین است. در اصطلاح ما آذربایجانیها خادم دین به روحانی اطلاق میشود. در خدمت هستم.

 هماتیت: مردآنست که درکشاکش دهر/سنگ زیرین آسیاب باشد

در گوگل هم جستجو کردم پیدا نکردم

 دین خادمی:  مقدمه: قدیمها آسیابها از دو سنگِ روی هم که بر یک محور می چرخیدند تشکیل میشد که گندم مابین دوسنگ ریخته می‌شد و آسیاب می‌گردید. و وزن سنگ رویین بر سنگ زیرین بود. بگونه‌ای که اگر بین آنها گندم ریخته نمی‌شد سنگها یکدیگر را می‌سابیدند.

منظور از این شعر این است که مرد واقعی آن است که در تلاطم زمانه و روزهای سخت نه اینکه باری به دوش دیگران نباشد (مثل سنگ رویین آسیاب) بلکه باید بار دیگران را نیز تحمل نماید (همانند سنگ زیرین آسیاب) وبدین وسیله کار مفیدی نتیجه شود. (آسیاب شدن گندم)

 هماتیت: آخه حرف منم همین جاست چون سنگ زیرین فشاری را تحمل نمیکند و همچنین سایش سنگ رویین حدودا 3برابر کمتر از سنگ زیرین است -یعنی به ازای هر3 تعویض سنگ رویین 1 بار سنگ زیزین تعویض میشود-

 دین خادمی: مشکل شما اینجاست که شما این شعر را با آسیابهای کنونی مقایسه می کنید. (در آسیابهای کنونی حتی اگر آسیاب بدون گندم کار کند سنگها به هم سابیده نمی‌شوند چون سنگها به اندازه‌ چند صدم میلی متر از هم فاصله دارند.) و در ثانی بر فرض صحت فرض شما شاعر آسیابان نبود که مسائل فنی مربوط به آنرا بداند. آنچه در بدو نظر به ذهن می آید پر تحمل بودن سنگ زیرین است که در این شعر نیز بیان شده.

ثالثاً شاید هم شاعر اصلاً منظور دیگری داشته باشد چون او که تفسیری بر نوشته هایش ننوشته!

رابعاً: در این شعر وقتی شاعر از خصلت مرد واقعی سخن می‌گوید حتماً منظورش پرکار بودن و پر تحمل بودن است و ما چاره‌ای جز این تفسیر نداریم. مگر اینکه شاعر منظورش این باشد که مرد باید خود را به کار ندهد و در سایه تلاش دیگران صاحب موقعیت باشد. این نظریه را نیز نمی‌توانیم قبول کنیم، چون اگر شاعر شخصاً هم چنین شخصی باشد، سیاق اشعارش چنین نیست.

هماتیت: شاید منظور شاعر همین فرموده‌ی آخرِ شما میباشد-زدین در هدف -منظور شاعر ومنظور من همان آسیاب دستی یا آبی است -که طرز کار هر دو یکی است و فقط ابعاد متفاوت اند-البته سنگ زیرین هم در زحمت است ونقشی دارد اما...

 مث زمان شاعر وحتی قبل از آن چنین بوده البته استثنایی داشته مثل امام علی واصحاب-و راه چاره ای نیست- به نظر شما است؟ همچنین: چاره نیست از:

گنه کرد در بلخ آهنگری-به شوشتر زدندگردن مسگری

 دین خادمی:  همانطور که بیان شد سیاق اشعار شاعر تشویق به پرکاری و تحذیر از تنبلی است.

شاعر و یا ناطق وقتی مثالی می‌زند منظورش تشابه همان خصلتِ عیانِ با سوژه است. مثلاً وقتی می‌گوید فلانی مثل شیر است منظورش این نیست که دهانش بوی بد می‌دهد بلکه منظورش این است که شجاع است. چون شجاعت خصلت معروف و عیان شیر است. در این مقام، خصلتهای دیگر منظور نیست و نباید تشبیه را به آنها نیز تعمیم داد. در این شعر نیز ظاهر این است که سنگ زیرین هم تکیه گاه است و ثابت قدم.

اما بنده منظور شما را از عبارت زیر متوجه نشدم:

(البته استثنایی داشته مثل امام علی واصحاب-و راه چاره ای نیست- به نظر شما است؟ همچنین : چاره نیست از:

گنه کرد در بلخ آهنگری-به شوشتر زدندگردن مسگری)

 هماتیت: این هم یه حرف منطقی است درست -اما من متاسفانه بسط دادم -البته با بسط هم یه چیزایی به آدم میرسه -فقط که نباید محدود شد به عین مثال.

 دین خادمی:  بنده مجبورم از حضور مرخص شوم. التماس دعا

 هماتیت:  تشکر-اگه حوصله داشتین بعداً درباره موضوع دیگر بحث وجستجو کنیم- تشکر



  • [ ]