ذكری برای درمان غم و غصه

+0 به یه ن

ذكری برای درمان غم و غصه

 

برای رهایی از «غم و اندوه»، بعضی به موسیقی و برخی به مواد افیونی و اعتیاد پناه می برند، اما طب جدید ضمن ریشه یابی این بیماری با داروهای مسكن و تقویتی و ویتامینها و قرصهای خواب آور و آرام بخش، سعی می كنند تا اندازه ای در بیمار تسكین ایجاد كنند.

 

 

ریشه بسیاری از مشكلات روحی و روانی

 

چه كنیم تا غم فرساینده از ما رخت بر برسته و غم سازنده جایگزین آن شود؟ در این موارد، راههای گوناگونی وجود دارد كه در اینجا به چند مورد از آنها اشاره می شود:

 

 

توبه و استغفار

 

ریشه بسیاری از مشكلات روحی و روانی، شاید در گناهانی نهفته است كه مرتكب می شویم.طلب بخشش از خداوند، علاوه بر آنكه موجب عفو گناهان و زمینه رضایت الهی را فراهم می كند، سبب می شود تا غم واندوه حاصل از برخی معاصی نیز برطرف شود.انسان گنهكار همیشه به خاطر گناهانی كه انجام داده، اندوهگین و شرمسار است. امروزه، روانشناسان به این نتیجه رسیده اند كه تعداد زیادی از بیماریهای روانی، متعلق به كسانی است كه در جامعه، دچار لغزش و نابهنجاری ها می شوند و این وضع ادامه دارد تا خود را به وسیله توبه و استغفار، از احساس گناه و رنج عذاب وجدان، رها سازند.پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود:«مَن اَكثَر اَالاِستَغفار جَعَلَ اللهُ مِن كُلِّ هَمٍّ فَرَجاً و مِن كُلِ ضیقٍ مَخرَجاً».۱«هر كسی كه بسیار استغفار و طلب آمرزش كند، خداوند او را از هر اندوهی گشایشی و از هر تنگنایی، راه نجاتی می دهد.

 

حوقله گفتن

 

«حوقله» یعنی گفتن «لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ الا بِاللهِ». گفتن حوقله می تواند نقش موثری در از بین بردن غمها و غصه ها داشته باشد؛ زیرا خداوند متعال از تمام دردها و غصه های ما خبر دارد پس می تواند نیازهای ما را تأمین نماید.مهم ترین بركات این ذكر عبارت اند از: دوام یافتن نعمت های الهی، زوال فقر، پاك شدن از گناهان، دفع وسوسه، فروخُفتن خشم، پیشگیری از اندوه، دفع چشم زخم و انواع بلاها. بدیهی است كه گفتن این ذكر، هر چه با حقیقت آن (توحید اَفعالی) بیشتر همراه باشد، بركات بیشتری برای زندگی خواهد داشت. به دلیل اهمّیت این ذكر و نقش موثّر و سازنده آن، احادیث اسلامی، از آن با تعبیرهای بلندی (مانند: گنج سخن، گنج بهشت، گنج عرش، تسبیح حاملان عرش و كلام اهل آسمان ها) یاد نموده، مسلمانان را به بهره برداری از بركات آن، تشویق كرده اند. همچنین بر گفتن این ذكر به هنگام شنیدن حَیَّعَلات («حَیَّ عَلی» ها) در اذان و نیز بعد از نماز صبح و هنگام خروج از منزل و هنگام وارد شدن به مسجد و بازار، تأكید نموده اند. «مالك بن انس» می گوید: امام صادق علیه السلام به «سفیان ثوری» فرمود:«یا سفیان! اِذا حَزَنَك اَمرٌ فَأكثِر مِن قُولِ لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلا بِاللهِ فَاِنَّها مِفتاحُ الفَرَجِ».۲«ای سفیان، زمانی كه چیزی تو را محزون ساخت، جمله حوقله را زیاد بگو؛ زیرا حوقله، كلید شادی است». امام صادق علیه السلام فرمود:«اِذا تَوالَتِ الهُمُوم فَعَلَیكَ بِلا حَول و لا قُوَّهَ اِلا بِالله».۳«هنگام روی آوردن غم و غصه ها، بر تو باد به گفتن حوقله» .

 

 

دعا

 

یكی از عوامل رفع حزن و غم، استفاده از اهرم دعاست، آنجا كه امید انسان از تمام اسباب دنیایی، قطع می شود و فقط خدا را پناه خود می داند. قرآن كریم در آیات مختلف، از این سنت الهی سخن به میان آورده است. قسمتی از آیات، در داستان حضرت یونس علیه السلام بیان شده است آنجا كه می فرماید:(وَ ذَالنُّونِ اِذ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أن لَن نَقدِرَ عَلَیه...).۴«و یونس را به (یادآور) در آن هنگام كه از میان قوم خود رفت و چنین می پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (اما موقعی كه در كام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمت های (متراكم) فریاد زد: خداوندا! جز تو معبودی نیست، منزهی تو، من از ستمكاران بودم» .سپس قرآن كریم می فرماید:(فَاستَجَبنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ وَ كَذالِكَ نُنجِی المُومِنینَ).۵«ما دعای او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و این گونه، مومنان را نجات می دهیم». جمله پرمعنای (وَ كَذلِكَ نُنجِی المُومِنین) نشان می دهد كه سنت نجات و امداد الهی، یك حكم مخصوصی نیست بلكه با حفظ سلسه مراتب، جنبه عمومی و همگانی دارد، بسیاری از حوادث غم انگیز و گرفتاری های سخت و مصائب بزرگ، مولود گناهان ماست و گرفتاری ها تازیانه هایی برای بیدار شدن روح های خفته یا كوره ای برای تصفیه فلز جان آدمی است. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود:«اِسمُ اللهِ الَّذی اِذا دُعِیَ بهِ أجَابَ و اذا سُئِلَ به أعطی هوَ دَعوَةُ یونِس النَبیّ علیه السلام قُلتَ یا رَسُول اللهِ لَهُ خاصَّهً؟ فَقالَ خاصّه و لِجَمیعِ المُومِنینً عامَهً اذا دَعُوا بِها، اَلَم تَسمَع قَولَ اللهِ سُبحانهَ: (وَ كَذلِكَ نُنجِی المُومنینَ)». آن اسمی (از اسامی خدا) كه اگر كسی او را با آن بخواند اجابتش می كند و هرچه بخواهد می دهد، همان اسمی است كه یونس (فرزند متی) خواند؛ عرضه داشتم یا رسول الله! آن اسم، مخصوص یونس علیه السلام بود یا برای همه مومنان؟ فرمود: برای یونس و همه مومنان است كه اگر خدای را با آن بخوانند اجابت می كند مگر نشنیده ای كه خداوند می فرماید: و ما این چنین مومنین را نجات می دهیم».و در روایت دیگر از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده كه فرمود:«اِنّی لاَعلَمُ كَلِمَهً لا یَقرَأها مَكروبٌ اِلا خَرَجَ عَنهُ. كَلِمَهٌ أخی یُونُس فَنادی فِی الظُّلُماتِ أن لا اِلهَ اِلا أنت».«من به كلمه ای آگاهم كه هر گرفتاری، آن را بخواند نجات می یابد و آن كلمه برادرم یونس است كه در آن ظلمت های متراكم صدا زد. جز تو معبودی نیست». البته آنچه نقش واقعی را در این دعا دارد، حالت روحی خواننده دعاست، آن طوری كه دعای حضرت یونس در دل نهنگ اجابت شد و آن حالت انقطاع است.یكی دیگر از دعاهایی كه برای رفع حزن می باشد، آن چیزی است كه بعضی از ائمه در قنوت های طولانی خود می خوانده اند كه بخشی از آن چنین است:«یا مُدَّبِرَ الاُمورِ! یا مُجرِیَ البُحُور! یا باعِثَ مَن فِی القُبُورِ! یا مُجرِیَ الفُلكِ لِنُوحِ! یا مُلَیِّنَ الحَدیدِ لِداوُدَ! یا مُوتَی سُلَیمانَ مُلكاً عَظیماً! یا كاشِفَ الضرِ عَن اَیُّوب! یا جاعِلَ النّارِ بَردا و سَلاماً عَلی اِبراهیمَ! یا فادِیَ اِبنَهُ بِالذِّبحِ العَظیمِ! یا مُفَّرِجَ هَمّ یَعقُوبَ! یا مُنَفِّسَ غَمّ یُوسُفَ! یا مِكلِّم مُوسی تَكلیماً! یامُویِدَ عیسی روُحِ الله تأییداً یا فاتِحَ لِمُحَمَّدٍ فَتحاً مُبیناً! و ناصِرَهُ نَصراً عَزیزاً ۶...».در مفاتیح الجنان، دوازده دعا برای رفع همّ و غم وارد شده؛ یكی از آنها دعایی است كه از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمود: «برای رفع غم و اندوه غسل كن و دو ركعت نماز بگذار و این دعا را بخوان:«یا فارِجَ الهَمِّ! یا كاشِفَ الغَمِّ! یا رَحمنَ الدُّنیا وَ الاخِرَهِ وَ رَحیمَهُما فَرِّج هَمی وَاكشِف غَمّی! یا اَللهُ الواحِدُ الاَحَدُ الصَّمَدُ، الَّذی لِم یَلِد و لَم یُولَد و لَم یَكُن لَهُ كُفُواً أحَدٌ، اَعصِمنی وَ طَهِّرنی وَاذهَب بِبَلیَّتی».۷«ای گشاینده اندوه ها و برطرف كننده غصه ها، ای بخشاینده در دنیا و آخرت و رحم كننده دراین دو جهان، اندوه مرا زایل ساز و غمهایم را برطرف كن ای خدای یكتای بی همتای بی نیاز كه نه می زاید و نه زاییده شده و هیچ كس همتای او نیست! مرا نگهبان و پاكم گردان و گرفتاری ام را از من دور ساز! و سپس آیة الكرسی و معوّذتین (سوره ناس و فلق) را بخوان و دعاهای بسیار دیگری برای رفع غم وارد شده است چون دعای مشلول كه باید به منابع و متون روایی چون بحارالانوار مراجعه نمود.۸

 

 

صدقه دادن

 

«صدقه» نیز می تواند در رفع حزن و غم موثر باشد. حضرت علی علیه السلام فرمود:«تَدارَكُوا الهُموم وَ الغُمُومَ بِالصَّدَقاتِ یَكشِفُ اللهُ ضُرَّكُم».۹«رنجها، غمها و غصه های خود را با صدقات جبران كنید تا خداوند رنجهایتان را برطرف نماید».

 

 

توجه به ارزش و پاداش تحمل

 

از مسائلی كه می تواند در برابر مصائب و ناكامی ها میزان تحمل و صبر انسان را بالا ببرد، توجه به ارزش و ثواب صبر است. امام كاظم علیه السلام فرمود:«اَلمُصیبَهُ لِلصابِر واحِدَهٌ وَ لِلجازِعِ اِثنان».۱۰«مصیبت صابر یكی است و مصیبت كسی كه جزع و بی تابی می كند، دوتاست».و شاید علت دو تا بودن مصیبت؛ یكی مصیبت وارده او و دیگری مصیبت نابود شدن اجر اوست به جهت جزع و بی تابی وی، چنان كه در بعضی از روایات آمده است:«فَاِنَّ المُصابَ مَن حَرُمَ الثَّواب».«مصیبت زده واقعی كسی است كه از ثواب بی بهره بماند».

 

Dr.N.Assadollahi

نقل از وبلاگ: مركز خدمات روانشناسی

نهج البلاغه مكتوبلار 20

+0 به یه ن

نهج البلاغه مكتوبلار 20

 

20-جی مكتوب

امام علی علیه السلامین زیاد ابن ابیهه او، بصره حكومتینده عبدالله ابن عباسین جانشینی اولان زمان یازدیغی مكتوبلارداندیر. عبدالله همین واخت امیرالمؤمنین طرفیندن بصره، اهواز، فارس و كرمان شهرلرینده حاكم ایدی:

من الله‌ـا آند ایچیرم، اؤزو ده تام صداقتله و دوز كی، اگر منه، سنین مسلمانلارین بیت المالینا ایستر آز، ایسترسه ده چوخ خیانت ائتمه‌یین و یا اونو گؤستریشه ضد (یئرلره) صرف ائتمه‌یین (باره‌سینده خبر گلیب) چاتسا، سنینله سرت داوراناجاغام. (سنینله) ائله سرت (داوراناجاغام) كی، او (سرتلیك)، سنی سرمایه‌سی آز، یوكو چوخ، ذلیل و خوار ائتسین.

سلاما لایق كیمسه‌یه سلام اولسون!

 

و من كتاب له علیه السلام إلى زیاد بن أبیه و هو خلیفة عامله عبد الله بن عباس على البصرة و عبد الله عامل أمیر المؤمنین- علیه السلام- یومئذ علیها و على كور الأهواز و فارس و كرمان

وَ إِنِّی أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَماً صَادِقاً لَئِنْ بَلَغَنِی أَنَّكَ خُنْتَ مِنْ فَیْ‏ءِ الْمُسْلِمِینَ شَیْئاً صَغِیراً أَوْ كَبِیراً لَأَشُدَّنَّ عَلَیْكَ شَدَّةً تَدَعُكَ قَلِیلَ الْوَفْرِ ثَقِیلَ الظَّهْرِ ضَئِیلَ الْأَمْرِ وَ السَّلَامُ

نهج البلاغه مكتوبلار 19

+0 به یه ن

نهج البلاغه مكتوبلار 19

 

19-جو مكتوب

 

امام علی علیه السلامین اونون طرفیندن حاكم اولان بعضی شخصلره یازدیغی مكتوبلارداندیر. (مكتوب مشرك اولان و همین حاكملردن شكایت ائتمیش رعیتلرله یومشاق داورانماق باره‌سینده‌دیر):

الله‌ـا حمد و پیغمبره سلامدان سونرا: حاكم اولدوغون شهرین (سو و تورپاق صاحبی اولان) اكینچیلری سنین گوبودلوغون، داش اوركلیلیگین، اونلاری خوار ائتمه‌یین و ظلمكارلیغیندان شكایت ائدیبلر (منی سنین حركت و داورانیشیندان خبردار ائدیبلر). من (اونلارین شكایتلری باره‌سینده) فكرلشدیم. اونلاری سنین اونلارا چوخ یاخینلاشماغینا (چوخ حرمت و مهربانچیلیغینا) لایق گؤرمه‌دیم. چونكی اونلار مشركدیرلر. (بعضی نظرلره اساساً همین جماعت مشرك دئییل، آتش‌پرست اولوبلار.) آمّا اونلار اوزاق اولماق و ظلم ائدیلمه‌یه ده لایق دئییلدیرلر. چونكی (مسلمانلارلا) پیمان باغلاییبلار (جزیه، یعنی، وئرگی وئریرلر و اسلامین پناهیندادیرلار.) بونا گؤره ده اونلارلا (داورانیشیندا) سرتلیكله قاریشیق اولان مهربانچیلیغی اؤز شعارین ائت و اونلارلا سرت قلبلی‌لیك و مهربانچیلیق آراسیندا رفتار ائت. (بعضاً سرت، بعضاً ده مهربان اول.) الله‌ین ایستگی ایله اونلار اوچون یاخینلاشدیرماقلا لاپ یاخینلاشدیرماغی و اوزاقلاشدیرماقلا لاپ اوزاقلاشدیرماغی بیر- بیرینه قاریشدیر (معتدللیگی الدن وئرمه).

 

و من كتاب له علیه السلام إلى بعض عماله

أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ دَهَاقِینَ أَهْلِ بَلَدِكَ شَكَوْا مِنْكَ غِلْظَةً وَ قَسْوَةً وَ احْتِقَاراً وَ جَفْوَةً وَ نَظَرْتُ فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ یُدْنَوْا لِشِرْكِهِمْ وَ لَا أَنْ یُقْصَوْا وَ یُجْفَوْا لِعَهْدِهِمْ فَالْبَسْ لَهُمْ جِلْبَاباً مِنَ اللِّینِ تَشُوبُهُ بِطَرَفٍ مِنَ الشِّدَّةِ وَ دَاوِلْ لَهُمْ بَیْنَ الْقَسْوَةِ وَ الرَّأْفَةِ وَ امْزُجْ لَهُمْ بَیْنَ التَّقْرِیبِ‏ وَ الْإِدْنَاءِ وَ الْإِبْعَادِ وَ الْإِقْصَاءِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ

نهج البلاغه مكتوبلار 18

+0 به یه ن

نهج البلاغه مكتوبلار 18

 

18-جی مكتوب

امام علی علیه السلامین، عبدالله ابن عباس اونون طرفیندن بصره‌نین حاكمی اولان زمان اونا یازدیغی مكتوبلارینداندیر:

ای عباسین اوغلو! بیل كی، بصره شیطانین ائندیگی یئر و فتنه‌لر تارلاسیدیر. (بو شهرین فتنه آختارانلاری چوخدور.) بونا گؤره ده او دیارین اهالیسینه یاخشیلیق ائتمكله، اونلاری شاد ائده‌رك سئویندیر. و (پیس داورانیشلا اونلاری عصیانا قالدیرما. اگر اونلار كئچمیش نالایق ایشلری نتیجه‌سینده قورخو و واهمه ایچینده‌دیرلرسه، سن) اونلارین قلبلریندن قورخو دویونونو آچ (اونلارلا ائله رفتار ائت كی، سنین اونلارین كئچمیش عمللرینه گؤز یومدوغونو باشا دوشسونلر).

سنین بنی تمیم قبیله‌سی ایله پیس رفتار ائتمه‌یین و گوبود داورانماغی‌نین خبری منه چاتدی. حقیقتاً بنی تمیمین بیر اولدوزو باتمامیش، دیگر بیر اولدوزو پارلاییب.

جاهلیت و اسلام دؤرونده هئچ كس انتقام آلماقدا اونلاردان قاباغا دوشمه‌ییب. (بونا گؤره ده بو جور آداملارلا گوبودلوق و سرتلیگه باشلاماق اولماز.) هابئله (اونلارا قارشی گوبودلوق ائدیلمه‌مه‌سی‌نین دیگر سببی بودور كی،) اونلار بیزه یاخین قوهومدورلار. (چونكی بنی هاشمله بنی تمیمین نسبی حضرت پیغمبرین 16-جی باباسی الیاس ابن مضرّه گئدیب چیخیر. بونا گؤره ده) بیزیم همین قوهوملوق تئللرینی بیرلشدیرمگیمیزده ثواب، قیرماغیمیزدا ایسه گناه واردیر. اودور كی، ای ابول عباس – الله سنی باغیشلاسین – الیندن و دیلیندن چیخان یاخشی و پیس ایشلرده (دانیشیق و داورانیشیندا رعیتله) یومشاق داوران. چونكی بیز دانیشیق و داورانیشیمیزدا بیر- بیریمیزله شریكیك. (اونا گؤره كی، سن منیم طرفیمدن حاكملیك ائدیرسن.) ائله اول كی، سنین باره‌نده یاخشی گماندا اولوم و سنین حقّینده فكریم سوستلاشما‌سین (هئچ واخت یئرسیز سؤز دانیشما، منیم گؤستریشیم اولمادان بیر ایش گؤرمه). سلاما لایق كیمسه‌یه سلام اولسون.

 

و من كتاب له علیه السلام إلى عبد الله بن عباس و هو عامله على البصرة

وَ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِیسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِمْ وَ احْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ قَدْ بَلَغَنِی تَنَمُّرُكَ لِبَنِی تَمِیمٍ وَ غِلْظَتُك عَلَیْهِمْ وَ إِنَّ بَنِی تَمِیمٍ لَمْ یَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلَّا طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ وَ إِنَّهُمْ لَمْ یُسْبَقُوا بِوَغْمٍ فِی جَاهِلِیَّةٍ وَ لَا إِسْلَامٍ وَ إِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً وَ قَرَابَةً خَاصَّةً نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَى صِلَتِهَا وَ مَأْزُورُونَ عَلَى قَطِیعَتِهَا فَارْبَعْ أَبَا الْعَبَّاسِ- رَحِمَكَ اللَّهُ- فِیمَا جَرَى عَلَى یَدِكَ وَ لِسَانِكَ مِنْ خَیْرٍ وَ شَرٍّ فَإِنَّا شَرِیكَانِ فِی ذَلِكَ وَ كُنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّی بِكَ وَ لَا یَفِیلَنَّ رَأْیِی فِیكَ وَ السَّلَامُ

 

 

نهج البلاغه مكتوبلار 18

+0 به یه ن

نهج البلاغه مكتوبلار 18

 

18-جی مكتوب

امام علی علیه السلامین، عبدالله ابن عباس اونون طرفیندن بصره‌نین حاكمی اولان زمان اونا یازدیغی مكتوبلارینداندیر:

ای عباسین اوغلو! بیل كی، بصره شیطانین ائندیگی یئر و فتنه‌لر تارلاسیدیر. (بو شهرین فتنه آختارانلاری چوخدور.) بونا گؤره ده او دیارین اهالیسینه یاخشیلیق ائتمكله، اونلاری شاد ائده‌رك سئویندیر. و (پیس داورانیشلا اونلاری عصیانا قالدیرما. اگر اونلار كئچمیش نالایق ایشلری نتیجه‌سینده قورخو و واهمه ایچینده‌دیرلرسه، سن) اونلارین قلبلریندن قورخو دویونونو آچ (اونلارلا ائله رفتار ائت كی، سنین اونلارین كئچمیش عمللرینه گؤز یومدوغونو باشا دوشسونلر).

سنین بنی تمیم قبیله‌سی ایله پیس رفتار ائتمه‌یین و گوبود داورانماغی‌نین خبری منه چاتدی. حقیقتاً بنی تمیمین بیر اولدوزو باتمامیش، دیگر بیر اولدوزو پارلاییب.

جاهلیت و اسلام دؤرونده هئچ كس انتقام آلماقدا اونلاردان قاباغا دوشمه‌ییب. (بونا گؤره ده بو جور آداملارلا گوبودلوق و سرتلیگه باشلاماق اولماز.) هابئله (اونلارا قارشی گوبودلوق ائدیلمه‌مه‌سی‌نین دیگر سببی بودور كی،) اونلار بیزه یاخین قوهومدورلار. (چونكی بنی هاشمله بنی تمیمین نسبی حضرت پیغمبرین 16-جی باباسی الیاس ابن مضرّه گئدیب چیخیر. بونا گؤره ده) بیزیم همین قوهوملوق تئللرینی بیرلشدیرمگیمیزده ثواب، قیرماغیمیزدا ایسه گناه واردیر. اودور كی، ای ابول عباس – الله سنی باغیشلاسین – الیندن و دیلیندن چیخان یاخشی و پیس ایشلرده (دانیشیق و داورانیشیندا رعیتله) یومشاق داوران. چونكی بیز دانیشیق و داورانیشیمیزدا بیر- بیریمیزله شریكیك. (اونا گؤره كی، سن منیم طرفیمدن حاكملیك ائدیرسن.) ائله اول كی، سنین باره‌نده یاخشی گماندا اولوم و سنین حقّینده فكریم سوستلاشما‌سین (هئچ واخت یئرسیز سؤز دانیشما، منیم گؤستریشیم اولمادان بیر ایش گؤرمه). سلاما لایق كیمسه‌یه سلام اولسون.

 

و من كتاب له علیه السلام إلى عبد الله بن عباس و هو عامله على البصرة

وَ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِیسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِمْ وَ احْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ قَدْ بَلَغَنِی تَنَمُّرُكَ لِبَنِی تَمِیمٍ وَ غِلْظَتُك عَلَیْهِمْ وَ إِنَّ بَنِی تَمِیمٍ لَمْ یَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلَّا طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ وَ إِنَّهُمْ لَمْ یُسْبَقُوا بِوَغْمٍ فِی جَاهِلِیَّةٍ وَ لَا إِسْلَامٍ وَ إِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً وَ قَرَابَةً خَاصَّةً نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَى صِلَتِهَا وَ مَأْزُورُونَ عَلَى قَطِیعَتِهَا فَارْبَعْ أَبَا الْعَبَّاسِ- رَحِمَكَ اللَّهُ- فِیمَا جَرَى عَلَى یَدِكَ وَ لِسَانِكَ مِنْ خَیْرٍ وَ شَرٍّ فَإِنَّا شَرِیكَانِ فِی ذَلِكَ وَ كُنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّی بِكَ وَ لَا یَفِیلَنَّ رَأْیِی فِیكَ وَ السَّلَامُ

 

 



  • [ 1 ][ 2 ][ 3 ][ 4 ]